تب و مرگ

جنابِ آقایِ شورجه

اینجا خواندم که درباره‏ ی مشخص نبودنِ وضعیتِ نمایش فیلم‏های خانه پدری، زندگی با چشمان بسته و انتهایِ خیابان هشتم در جشنواره‏ ی امسال گفته ‏اید که مشکلِ عدمِ نمایشِ این فیلم‏ ها حل خواهد شد، بعد اضافه کرده‏ اید که بهتر است فیلمسازان هم مراعات کار را بکنند و خط قرمز ها را زیرِ پا نگذارند، خواستم بگویم یک بار برایِ همیشه حد و حدود این خط قرمزها را مشخص کنید تا بدانیم تویِ همین سینمایِ نیم بند و فیلم‏هایِ بی بو و خاصیت درباره‏ ی چه اجازه داریم حرف بزنیم و نشانش بدهیم و کدام موضوع را نمی ‏توانیم؟

بعد ادامه داده ‏اید که البته ممیزی مختص ایران نیست و در همه جای دنیا وجود دارد و مسئولان هم بی ‏‏دلیل ممیزی هیچ فیلمی را خواستار نمی‏ شوند، این بار می‏ خواستم بگویم کجایِ همین دنیا فیلمساز کاربلدی مثلِ کیانوش عیاری بعدِ پنج سال فیلمی به اسمِ خانه پدری می‏سازد و بعد برایِ نمایشِ فیلم همین ‏طور بلاتکلیف می‏ ماند و هیچ پاسخِ دقیقی برایِ عدمِ نمایشِ فیلم نمی‏ شنود و فقط از گوشه و کنار خبر می‏ رسد که اپیزودِ اولِ فیلم باید به طور کامل حذف بشود؟ و اصلا کی گفته که یکی مثلِ کیانوش عیاری و فیلمسازانِ دیگر باید تراوشات ذهنِ خودش را از صافیِ افکارِ شما و همفکرانتان بگذرانند؟

آقایِ شورجه به گمانم دارید به مرگ می‏ گیرید ما را که به تب راضی شویم یا شاید اصلا در جشنواره‏ای که گل سرسبدش امثالِ اخراجیهای سه و پایان نامه اند، حضور یا عدمِ حضورِ کیانوش عیاری و خانه پدری‏ اش هم هیچ اتفاقِ مهمی  نباشد.

2 نظر برای “تب و مرگ

  1. واقعاً درسته. كي گفته آقاي عياري و امثال ايشون بايد مطابق با سلايق اين آقايون كه حالا موقتي دور گرفتن فيلم بسازن و به همين راحتي يك اپيزود از فيلمشون را حذف كنن.
    اصلاً وقتي مثلاً آقاي عياري اراده مي كنه فيلم بسازه بايد از خداشون هم باشه. همين طوري بهترين فيلم ساز ها رو نااميد و كناره گير مي كنن.
    هر سال اين جشنواره با اين سياست هاش به جاي ايجاد لحظات خوش من يكي رو حرص مي ده. اصلاً تكليف فيلم سفره ايراني آقاي عياري چي شد.

بیان دیدگاه