روزِ جمعه اشتباه ترینِ کارِ ممکن این است که خانه بمانید. وقتی از خانه بیرون بزنید و این میزِ غذا جلویِ رویتان باشد و جمعِ رفقا هم جمع باشند بهترینِ کارِ ممکن بعد از غذا این است که لب تاپ تان را زیر بغل بزنید، یک گوشه ای بنشینید و درباره ی این روز یک گزارش مستقیم توی وبلاگ تان بنویسید.
به به! چه رفقای با سلیقهای!
فوق العاده… عالی…
واقعا!اصلا خونه موندم چی معنی داره؟
واااااااااااااای به من که خیلی خوش گذشت . خودمونیم ها چقدر خوردیم . از بس که من دستپختم خوبه :D. تو هم بصورت مستقیم گزارش رو نوشتی . ای ول .
فکر کنم من توی عمرم این قدر غذا نخورده بودم… از هیچ کدوم اش نمی شد گذشت 😀
من که رکورد خوردن رو زدم.(عکس ها هم که حرف ندارن.)
– باور کنین توی دنیا تنها آدمی که ماهی رو با قاشق و چنگال می خوره ، منم . شماها همتون عادی هستید !
– همه چیز عالی بود . میزبانی ِ مینا حرف نداره .
– من که از بس خوردم ، شام نخوردم و امروز صبح هم به زور و سختی ، 2 لقمه صبحانه از گلوم رفت پایین !
تا یادم نرفته بگم که … کار عکاس هم حرف نداشت 😉
جمعتون هميشه جمع و محفلتون گرم.چه سفره اي!
عجب میز زیبایی…اشتهای آدم رو تحریک میکنه…..!!
ولی نه…من ترجیح میدم کنار رودخونه….روی سنگهای کوهپایه بشینم و یه غذایی که رو آتیشی درست شده که دارم میبینم رو بخورم…..واقعا عالیه…در هر صورت جمعه رو نباید توی خونه تنها موند….
هوم. چه سفره ای. سه روز پیش تو گودر لایکش کردم. اما واج شد بیام اینجا باز یه چی بگم که من کلی این سفره هه رو دوس میدارم. که همه چیزش لایک داره کلن که:ی
کلن مرسی:D