چهارشنبه عزیز

هفته نامه ی سینما یکی از اولین مجلات سینمایی بود که می خواندم، دوره ای که این همه مجلات سینمایی و روزنامه سینمایی برای خواندن اخبار و تحلیلی در زمینه ی سینما وجود نداشت. بعدها که خواننده ی مجلات دیگر شدم و مجله ی سینما هم چند بار دچار تغییر و تحول شد و دیگر محتوای سابق را نداشت خواندنش از سرم افتاد و حتی نمی دانستم که شش ماه است منتشر نشده، حالا که در آستانه ی جشن خانه ی سینما خبر انتشار دوباره ی هفته نامه ی سینما را خواندم، خوشحالم و یاد چهارشنبه هایی افتادم که مجله ی سینما می رسید و من هر چهارشنبه کلی مسیر را باید پیاده گز می کردم تا سینما بخرم، بماند که بعضی چهارشنبه ها سینما نیامده بود و به انتظار آمدنش می نشستم که بیشتر اوقات انتظارم نتیجه ای نداشت و باید همان مسیر را دوباره پیاده و دمغ  برمی گشتم. گاهی هم که مجله ی سینما آمده بود، طوری غرق خواندن می شدم که همه چیز از یادم می رفت.

5 نظر برای “چهارشنبه عزیز

  1. از دوران دبیرستان هر بار یکی از مجله های محبوبم،به هر دلیلی،تعطیل می شد،غمگین می شدم.انگار که با کسی خداحافظی کرده ام و قرار است هیچ گاه او را نبینم.
    این سینما قطعاً خواندنی تر از قبل است.چون کادر و تحریریه خیلی حرفه ای تر،با حال تر و حتی خوشگل تری دارد!!

  2. دارم برای پست بالا کامنت می ذارم … چه ترجمه خوبی! این یک ماهه تمام وقتم صرف ترجمه کردن شده بود. اونم ترجمه متنای تخصصی. بخاطر همین حالا قدر یه ترجمه خوبو خیلی بیشتر از قبل می دونم. چقدر از این فعل <بیانباریم> خوشم اومد. فقط فکر کنم جمله آخرو درست ننوشتی : ببری نباید باشه به جای می بری؟ (با توجه به فعلهای قبلی جمله)

  3. تو این همه مجله رو چیکار می کنی ؟ سر سال کیلویی پونصد تومن می فروشی شون یا چهارشنبه سوری آتیش شون می زنی؟ فکر نمی کنم بتونی نگه شون داری چون با حساب سر انگشتی من یه اتاق اضافی براشون لازم داری


    مسعود: اتفاقا کم کم باید همچین فکری به حالشون بکنم…

برای امیر پاسخی بگذارید لغو پاسخ